مبانی نظری و پیشینه پژوهش خودکارآمدی موضوع این نوشتار است. خودکارآمدی به باورهای فرد در باره ی توانایی های خود برای یادگیری یا انجام رفتارها در سطحی قابل قبول اطلاق می شود (بندورا، 1997).باندورا (1997) مطرح مي كند كه خود كارآمدي، توان سازنده اي است كه بدان وسيله، مهارتهاي شناختي، اجتماعي، عاطفي و رفتاري انسان براي تحقق اهداف مختلف، به گونه اي اثربخش ساماندهي مي شود. 

 

 

خودكارآمدي  از نظريه شناخت اجتماعي  آلبرت باندورا (1997) روان‌شناس مشهور، مشتق شده است كه به باورها يا قضاوتهاي فرد به توانائيهاي خود در انجام وظايف و مسئوليتها اشاره دارد. نظريه شناخت اجتماعي مبتني بر الگوي علّي سه جانبه رفتار، محيط و فرد است. اين الگو به ارتباط متقابل بين رفتار، اثرات محيطي و عوامل فردي(عوامل شناختي، عاطفي و بيولوژيك) كه به ادراك فرد براي توصيف كاركردهاي روان شناختي اشاره دارد، تأكيد مي كند. 

 

 

بر اساس اين نظريه، افراد در يك نظام علّيت سه جانبه بر انگيزش و رفتار خود اثر مي گذارند. باندورا(1997) اثرات يك بعدي محيط بر رفتار فرد كه يكي از فرضيه هاي مهم روان شناسان رفتار گرا بوده است، را رد كرد. انسانها داراي نوعي نظام خود كنترلي و نيروي خود تنظيمي هستند و توسط آن نظام ، برافكار، احساسات و رفتار هاي خود كنترل دارند و بر سرنوشت خود نقش تعيين كننده‌اي ايفا مي كنند(آبنیکی، 1385). 

 

 

 

 

 


فهرست مطالب

1-6 تعاریف مفهومی و عملیاتی خودکارآمدی  6

مبانی نظری خودکارآمدی    6

2-5 خودکارآمدی    9
ابعاد خودکارآمدی    11
منابع باورهای خودکارآمدی    13
دستاورد های عملکرد    14
تجربه های جانشین    15
ترغیب کلامی    15
حالتهای فیزیولوژیک    16
خودکارآمدی و تنیدگی    16
ویژگیهای افراد خودکارآمد    18

2-6 پیشینه پژوهش های خودکارآمدی     20

پیشینه پژوهش های خودکارآمدی  در داخل کشور    20

پیشینه پژوهش های خودکارآمدی  در خارج کشور    28

2-7 جمعبندی مطالب ارائه شده    31
منابع:    32